با سلام
متن"اي چادر"تان برآنم ئاشت تا بنويسم
از همان باري که خواندمش تا امروز بين خواندن امتحان فردايم!
در صورت امکان نظرگرانقدر وراهنماييتان را به يارانه نامه ارسال فرماييد
بسم رب الحسين
ديده اندَت فقط سياهيِ شب ! شب کجا لايق تماشا نيست؟!
شب!...شبي!...چادرِ رخ مهتاب!... وه!عجب هيبتي که حاشا نيست
هيبت شب ببين زَر افشان است هي ستاره...ستاره...زيبا نيست؟!
چه کسي گفته چون صدف هستي؟! تو خودت لؤلؤ اي...، که اما نيست،
پاکيِ اين سياهي ات را مِثل بخدا جز به کعبه همتا نيست!
به خدا پاکِ پاکِ پاکي تو! دامنِ پاکِ کعبه پيدا نيست؟!،
که سياه است و... پاک و...از دامن چون علي پاک زايَد...آيا نيست؟؟!
ادامه در نظر بعدي