بغضِ آبله
تقدیم به عمه ی سه ساله:
نشنید کسی در آن بیابان گِله أش
آن شب که جدا شد از صف قافله أش
از تیزی خار غصه یکجا ترکید
هم قلبش و هم بغضش و هم آبله أش
عمّه جان!
تو به ما آموختی بر کسی که قصد صدور انقلاب دارد، نان و خرمای دشمن حرام است.
تو به ما آموختی اگر تیغ ظلم را می درد، جیغ هم ظلمت را...
کلمات کلیدی :