_ عج _
پیارسال در حال پیاده روی دور میدون شهدا یک چیزایی گفتم و أخوی هم تنظیماتی کرد تا شد این:
عمری است عمره عمره پی ات حج گذاشتیم
افسوس، خشت اول دل کج گذاشتیم
راهی که مستقیم به کوی تو می رسید
ما هفت دور گرد و معوّج گذاشتیم
درجیب جای خنجر تیز هزار نیش
تسبیح ریز دانه صد رج گذاشتیم
حتی رمق برای دعا هم نمانده بود
پشت سرت میان دو خط _عج_ گذاشتیم
البته هنوز ناقصه.و شاید برای همیشه...
کلمات کلیدی :