ارسالکننده : محمد رضا میری در : 89/9/21 8:22 صبح
روضه ای که خواهید خواند، آیات ابتدایی سوره قصص است.
یک سال است که روز و شب را نمی فهمم. از بس که مردم چشمم در دریای تلخ اشک غرق گشته و سر به بیرون نیاورده اند.
این را خودم نمی گویم. تازگی، آنها که در مدینه، سنّی دارند هم می گویند: " الحق که عروس فاطمه ای. نه روز گذاشته ای برایمان نه شب؛ با این گریه هایت. و راست هم می گویند.
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی : روضه، موسی، فرعون، علی اصغر، حسین، رباب، نیل، شیر، گریه، چشم، مدینه، کربلا، قرآن
ارسالکننده : محمد رضا میری در : 89/9/9 4:42 عصر
خاطرات منتشر نشده یک ملک مقرّب!
متن ذیل طولانی ست. دست من هم نیست. بقدر حوصله بخوانید. جملات بولد شده ترجمه ای آزاد از دعای عرفه ابی عبدالله علیه السلام است. در پایان، از دعا فراموش نشود.
از ظهر که اذان سرداده اند، دور و بر عرش ولوله است. امروز 9 ذیحجه 60 سال پس از هجرت است. و حسین بن علی علیه السلام می خواهد در عرفات، پای جبل الرّحمه مناجات کند. و قرار شده چند فوج از رفقایم به زمین فرود ببرند و دعای امام و شیعیان را بالا بیاورند. کار سختی است. من هم آمده ام. نه برای این کار. فقط برای شرکت در فضای عرفات. می خواهم شاهپرهایم را توی ارتعاش صدای حسین باز کنم. خدا را چه دیدی؟ شاید در مسابقه بین ملائک، من برنده شدم و بین آن همه بال که در کمین فرو غلطیدن یک قطره اشکند، توانستم آن قطره را بین محاسن آقا و زمین عرفات بقاپّم اینطوریک آسمان بالاتر خواهم پرید. و لاأقل به قدر یک عبادت هزار ساله جلومی افتم.
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی : امام حسین، عرفه، فرشته، روضه، اهل بیت، شهادت، جبل الرحمه، محمد، ابراهیم، اسماعیل، یوسف، یعقوب، موسی، ایوب، گهواره، محراب، اشک